ما آدمها ...
همیشه خوب را برای یافتن خوبترین رها میکنیم
غافل از اینکه خوب ، همانیست که وقتی از همه چیز و همه کس بریدی یادش می افتی
همان کسی که که هر روز حالت را می پرسد و تو سرسری می گویی خوبم
همان کسی که تو حضورش را همیشه دیدی و حس کردی اما ساده گذشتی
همان کسی که وقتی که کم حوصله ای زمین و زمان را به هم میدوزد تا تو لبخند بزنی
خوب همان کسی است که بی منت تو را دوست دارد
که تو صدبار دست رد به سینه اش میزنی اما یکبار هم خواهشت را رد نمیکند
خوب همانیست که طاقت قهر ندارد
می گوید قهر اما دلش دوری ات را تاب نمی اورد
خوب همانیست که به جرم احساسش هرلحظه غرورش را میشکنی
دلش را میشکنی
و او دم نمیزند !
کجا با این عجله ؟ لحظه ای درنگ کن
خوب خود را با خود نمیبری ؟!
خوب یک نفر است
و هرگز تکرار نمیشود
مبادا از دستش بدهی ...